راهنمای دعوت در بازاریابی شبکه ای (سری ارتباط سازی و دعوت – ۲)

۸۰٬۰۰۰ تومان

می‌ترسید؟ کف دستتان عرق کرده؟ نمی‌دانید چه باید بگویید؟

در نتورک، همه‌چیز با دعوت، آغاز می‌شود. اگر از دعوت‌کردن، طفره می‌روید، این کتاب دقیقاً به درد شما می‌خورَد. بیگ ال به ما می‌آموزد که چطور دعوت کردن را به یک اشتیاق تبدیل کنیم؛ چیزی که خودمان دنبالش باشیم.

نویسنده

تام شرایتر (بیگ اَل) , کیت شرایتر

مترجم

پیام آوران موج نو

ویرامترجم

مهدی کریمی اصل

طراح جلد

علی زمانی

ناشر

آرمان پژوهش

تعداد صفحه

176

قطع کتاب

جیبی بزرگ

می‌ترسید؟ کف دستتان عرق کرده؟ نمی‌دانید چه باید بگویید؟ نگرانید که چه عکس‌العملی نشان خواهند داد؟

چرا از دعوت کردن، طفره می‌رویم؟ ندایی در درونمان می‌گوید «به ریسکش نمی‌ارزه.»

انگیزه‌مان در اینجا به کار نمی‌آید. ذهنمان بهانه‌هایی ردیف می‌کند که قرارملاقات را تنظیم نکنیم.

اسپانسرمان سرمان فریاد می‌زند: «با ترست روبرو شو تا برای همیشه از بین بره!» گفتنش ساده است، اما انجام دادنش؟ نه به این سادگی‌ها.

در نتورک، همه‌چیز با دعوت، آغاز می‌شود؛ چون اگر نتوانیم دعوت کنیم نمی‌توانیم پرزنت کنیم، نمی‌توانیم ورودی بگیریم و نمی‌توانیم آموزش بدهیم. پس اگر دعوت کردن را بلد نباشیم دیگر مهم نیست در بقیۀ مهارت‌ها چقدر خوب باشیم، چون به کارمان نخواهند آمد! ما مجبوریم این مشکل را برطرف کنیم. ما باید دعوت کردن را خوشایند کنیم، تا ذهنمان به نفع ما کار کند نه برعلیه ما.

چطور می‌توانیم دعوت کردن را خوشایند کنیم؟ با رفع ۲ مانع مهم. مانع اول، مانع نگرشی است. یعنی یاد می‌گیریم که چطور دعوت کردن را به یک اشتیاق تبدیل کنیم؛ چیزی که خودمان به دنبالش باشیم. و مانع دوم، مانع مهارتی است. یعنی کلماتی را یاد می‌گیریم که اگر آنها را دقیقاً به کار ببریم امکان رد شدن را از بین می‌بریم و فشار را از روی مشتری برمی‌داریم. همین!

ما نمی‌خواهیم بترسیم. ما نمی‌خواهیم احساس گناه کنیم. ما دوست داریم از هر لحظه از کسب‌وکارمان لذت ببریم. پس بیایید ببینیم چطور می‌توانیم بر این مهارت مهم در نتورک مسلط شویم.

دربارۀ پیام آوران‌موج‌نو و دایرکتور

کتابی که در دست دارید...

پیشگفتار

بخش اول: موانع تنظیم قرار ملاقات

فصل 1: ‏«چرا این‌قدر مسخره حرف می‌زنی؟»

فصل 2: منصفانه نیست.‏

فصل 3: ‏17 نتورکر تلاش کردند و از پس کار برنیامدند!

فصل 4: زیادی فکرکردن، مشکل تنظیم قرارمان را حل نمی‌کند...

بخش دوم: رفع مانع نگرشی: اصلاح روایتهای درونی

فصل 5: ‏«نمی‌خواهم انجامش بدهم.»

فصل6: چرا احساس شرمساری می‌کنیم؟

فصل 7: چگونه روایت درونی‌مان را تغییر دهیم؟

فصل 8: توصیۀ «اساتید» چیست؟

فصل 9: انگیزش

بخش سوم: رفع مانع مهارتی: یادگیری و تمرین مهارت تنظیم قرار‏

فصل 10: مهارت‌ها

فصل 11: همان چند ثانیۀ نخست

فصل 12: اجزای اصلی یک متن آماده برای تماس تلفنی

فصل 13: تماس گرفتن برای تنظیم قرار

فصل 14: وقتی پیام صوتی می‌گذارم، چه بگویم؟

فصل 15: هدف از تماس، تنظیم قرار ملاقات است.

فصل 16: آیا با پیام متنی یا صوتی هم می‌توانم قرار بگذارم؟

فصل 17: تبدیل قرارهای آتی به قرارهای فوری

فصل 18: مسئله، لیست نیست!

فصل 19: هیچ راه آسان‌تری نیست که ...؟

فصل 20: پرسش‌ها و ایرادها

فصل 21: خلاصه

کتاب های منتشر شده از سری آموزه های دایرکتور

دو دلیل را کشف کنیم که چرا تنظیم قرار ملاقات تا این اندازه سخت به ‏نظر می‌رسد:‏

دلیل اول

دلیل اول- «من قرار ملاقات تنظیم نمی‌کنم چون نمیخواهم انجامش ‏بدهم؟»‏

این فرد با یک مشکل نگرشی روبرو است. اگر حل شود بیشتر راه را رفته ‏است.‏

دلیل دوم

دلیل دوم- «من قرار ملاقات تنظیم نمی‌کنم چون نمیتوانم انجامش ‏بدهم؟‎‏»‏

این فرد با یک مشکل مهارتی روبرو است. حل کردن این مشکل، راحت‌تر از ‏مشکل نگرشی است. و راه‌حلش تمرین است و تمرین و تمرین.‏

رفع مشکل نگرشی به کمک «اصلاح روایت‌های درونی»‏

‏-‏ اگر پشت گوش می‌اندازیم، دلیلش این است که:‏

الف- چون کار، بزرگ است. که باید کوچکش کنیم.‏

ب- چون کار به مهارت‌هایی نیاز دارد که ما فاقدشان هستیم، در ‏نتیجه برای انجامش باید از ناحیه امن‌مان خارج شویم.‏

‏-‏ اگر احساس شرم می‌کنیم راهش این است که روایت درونی‌مان را در مورد کارمان تغییر دهیم.// اهمیت «روایت درونی» در موفقیت ‏ما در تنظیم قرار.// تحقیق مهم 3 گروه فروشنده.// یک راه ‏این است که روایت درونی‌مان را از منفعت شخصی به منفعت ‏دیگران تغییر دهیم.‏

‏-‏ چگونه روایت درونی‌مان را تغییر دهیم؟ ما خودمان روایت‌ها را ‏می‌سازیم. پس می‌توانیم روایت‌های بهتری بسازیم که تنظیم ‏قرار را برایمان راحت‌تر کند. مثلاً روایت‌های زیر:‏

الف- روایت «پیشنهاد گزینه» / ب- روایت «قصد فروش چیزی را ‏ندارم.»

‏-‏ پس نقش انگیزش چیست؟ انگیزش درونی بهتر از انگیزش بیرونی است. ‏می‌توانیم با گوش کردن به بازخوردهای مثبت مشتریان راضی، ‏انگیزه‌مان را بیشتر کنیم.‏

- استفاده از روایت «بدترین سناریوی ممکن» در متن تنظیم قرار

‏-‏ هدف از تنظیم قرار، این است که می‌خواهیم کاری برای آن‌ها ‏انجام دهیم، نه اینکه از آن‌ها استفاده کنیم.‏

‏- برای تنظیم قرار با غریبه‌ها، اول باید خودتان را بفروشید بعد ‏قرارتان را! پس قبل از درخواست تنظیم قرار: الف- نیت درستی ‏داشته باشید و ب- راپور ایجاد کنید. (چند روش برای ایجاد راپور)‏

‏- می‌توانیم از فشار همتایان به‌عنوان یک انگیزۀ بیرونی ‏لستفاده کنیم.‏

‏- می‌توانیم کمی تحقیق کنیم و ببینیم چطور می‌توانیم به ‏مشتریانمان کمک کنیم. این‌طوری حسمان هم بهتر می‌شود.‏

- و باز هم موضوع روایت درونی و ذهنیت، که مهم‌تر از شرایط ‏بیرونی است. اینکه از چه واژگانی استفاده می‌کنیم مهم است. ‏مثلاً وقتی می‌گوییم «اول کار، چه کسی را باید هدف قرار ‏دهم؟»، واژۀ «هدف»، نشان‌دهندۀ نوع نگاه و ذهنیت ماست. باید ‏این روایت درونی را با روایت بهتری جایگزین کنیم مثلاً «می‌‏خواهم یگ گزینه بیشتر برای انتخاب به آن‌ها بدهم.»‏

رفع مشکل مهارتی بهکمک یادگیری و تمرین مهارت تنظیم قرار

‏-‏ بهترین راه یادگیری مهارت‌ها، تمرین و تجربه است؛ آن هم با گام‌‏های کوچک. هر چیزی که ذهنی یاد گرفتیم سریعاً عمل کنیم و ‏تجربه کنیم و بعد برویم سراغ بعدی.‏

‏-‏ همدلی، تنظیم قرار را خیلی راحت‌تر می‌کند. ‏

گام 1: مشتری را بشناسیم.‏

گام 2: رنج‌ها و ناکامی‌هایش را بشناسیم.‏

گام 3: کلمات مناسب را برای صحبت با او به کار ببریم.‏

این‌طوری حتی از طرح ایرادها هم جلوگیری می‌کنیم.‏

هرچند تماس برای تنظیم قرار با غریبه‌ها سخت است اما همدلی ‏می‌تواند واقعاً کمک‌مان کند.‏

‏-‏ مشتریان همان چند ثانیۀ نخست تصمیم می‌گیرند که به ما برای ‏قرار، بله بگویند یا خیر. ‏

‏-‏ یک فرمول 5مرحله‌ای برای متن آماده برای تماس تنظیم قرار با ‏آشناها. و با کمی تغییر برای غریبه‌ها

‏-‏ یک فرمول دیگر: فرمول «راحت/ ناراحت» برای آشناها و غریبه‌‏ها

‏-‏ اگر مشتری مقاومت کرد چه کنیم؟ فضا را برایش تلطیف می‏کنیم. کاری کنیم که استرسش از بین برود. با یک سری ‏عبارات...‏

‏-‏ پشتکار و انگیزۀ صرف به کار نمی‌آید. چون خیلی اوقات رؤیای ‏ما رؤیای آن‌ها نیست.‏

‏-‏ اگر چیزی دربارۀ مشتریمان ندانیم چه؟ باید کاری کنیم که در ‏همان ابتدای کار در مورد خودش صحبت کند تا هم راپور بهتر ‏برقرار شود و هم ما اطلاعاتی بدست آوریم که بفهمیم کجا می‌‏توانیم کمکش کنیم.‏

‏-‏ مدیریتِ انتظارات در هنگام تماس گرفتن / چطور با دلسردی کنار ‏بیاییم / هر چه قرار را عقب‌تر بیاندازیم احتمال پذیرفتنش بیشتر ‏می‌شود. البته نه خیلی عقب، که فراموش شود.‏

‏-‏ وقتی پیام صوتی می‌گذاریم چه بگوییم؟

‏-‏ هدف از تماس، تنظیم قرار ملاقات است و نه پرزنت فروش!‏

‏-‏ ارسال پیام متنی یا صوتی برای تنظیم قرار... الگوها...‏

‏-‏ قصد داریم قرارمان را بفروشیم، نه محصول، خدمات یا کسب‌‏وکارمان را. پس باید کوتاه و مختصر باشد.‏

‏-‏ تبدیل قرارهای آتی به قرارهای فوری

‏-‏ در مورد تنظیم قرار ملاقات، مسئله، لیست افراد نیست بلکه این ‏است که نمی‌دانیم چه باید بگوییم. باید قبل از اینکه در موقعیت ‏واقعی قرار بگیریم حتماً جملات‌مان را آماده کنیم. لیستی از ‏پرسش‌های ابتدایی که باید هر نتورکر تازه‌کاری قبل از شروع ‏تماس با سرنخ‌ها، جواب‌هایش را آماده کرده باشد.‏

‏-‏ اگر از تنظیم قرار خیلی خجالت می‌کشیم، نباید از کارمان دلسرد ‏شویم. چرا کاری نکنیم که دیگران به ما زنگ بزنند؟

‏-‏ و باز هم روشی برای اینکه مشتریان خودشان با ما تماس بگیرند ‏چون ما خجالتی هستیم: چیزی به آن‌ها بدهیم که بعداً خودشان ‏تماس بگیرند مثل یک کتاب یا آموزش یا ...‏

و در نهایت، هدف را فراموش نکنیم!‏

هنگام نزدیک شدن به افراد برای آشنایی:‏

‏-‏ هدف، آشنا شدن با آنهاست و نه تنظیم ‏قرار یا پرزنت فروش!‏

‏- می‌خواهیم خودمان را بفروشیم، نه قرار یا محصول یا کسب‌‏وکارمان را.‏

اما هنگام تماس با افراد برای تنظیم قرار:‏

‏-‏ هدف، تنظیم قرار ملاقات است و نه پرزنت فروش!‏

‏-‏ می‌خواهیم قرارمان را بفروشیم، نه محصول یا کسب‌وکارمان را. ‏پس باید کوتاه و مختصر باشد. البته در اینجا هم اگر با غریبه‌ها ‏تماس گرفته باشیم قبل از فروشِ قرارمان، باید خودمان را ‏بفروشیم؛ چون آن‌ها هیچ شناختی از ما ندارند. به همین دلیل در ‏این حالت، قبل از فروشِ قرارمان باید تا می‌توانیم راپور برقرار ‏کنیم، یعنی خودمان را بفروشیم.‏

کتاب های مرتبط

دیدگاه شما :

نقد و بررسی‌ها

پاک‌کردن فیلترها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “راهنمای دعوت در بازاریابی شبکه ای (سری ارتباط سازی و دعوت – ۲)”